سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علمی مذهبی آموزشی

هدف ازدواج از نظر اسلام

ازدواج چند فایده و فلسفه دارد که به طور اختصار عبارت است از:
1. بقای نسل
2. آرامش و تعادل روحی و جسمی
3. سلامت اخلاقی و اجتماعی جامعه
4. تأمین نیاز طبیعی و غریزی انسان
5. ارضای حس محبت کردن و مورد محبت قرار گرفتن و ...
البته ممکن است بعضی از این فایده‏ها برای برخی مهم‏تر باشد گاهی شخصی به جهت ارضای غریزه جنسی خود، ازدواج می‏کند و آن را از نظر اهمیت در رتبه اول قرار می‏دهد و گاهی به دست آوردن شریک و یاوری دلسوز در زندگی برای او اهمیت دارد.
در آیه 21 سوره روم نیز به آرامش روحی و ایجاد مودت و رحمت و رابطه عاطفی اشاره شده است منابع دیگری که برای مطالعه در این زمینه سودمند است به شرح زیر می باشد:
تشکیل خانواده در اسلام از دکتر علی قائمی
آیین همسرداری (شوهرداری و زن داری) در 2 جلد از آیت الله ابراهیم امینی .
موفق و مؤید باشید.
مؤسسه فرهنگی احیاء ثقلین
تهران

گردآوری : گروه اینترنتی نیک صالحی


ارسال شده در توسط محسن صانعی

8 رفتار مردانه مورد پسند خانمها

هر چند خانم ها ادعا می کنند که از مردهای مرتب و تمیز و شیک پوش خوششان می آید، اما گاهی اوقات اگر با لباس های ورزشی کج و کوله جلوی آنها ظاهر شوید، غذا را بدون رعایت آداب ویژه بخورید، و در کوچه فوتبال بازی کنید، شاید به نظر خانم ها خیلی جذاب تر هم جلوه کنید. او بدش نمی آید که هر چند وقت یکبار برای نجاتش تلاش کنید، و یا اگر از عهده تعمیر برخی وسایل بر می آیید این کار را انجام دهید، و یا حتی با دوستان خود گپ بزنید. یک خانم با یک آقا قرار نمی گذارد تا بر سر این موضوع که کدامشان کفش ها و یا موهای شیک تری دارند با او به رقابت بپردازد؛ بلکه این تفاوت های موجود میان شما دو نفر است که منجر به اتصال هر چه بیشتر شما به هم می شود. البته نباید فراموش کنید که زمانیکه برای مشاهده تئاتر و یا صرف شام به بیرون می روید، او از شما انتظار دارد که لباسهای مناسب و آراسته ای به تن کنید، اما در عین حال باید در نظر داشته باشید که در بقیه ساعات بیشتر از حس مردانگی شما لذت می برد

هر چند این امکان وجود دارد که هرگز به این موضوع اعتراف نکند- همیشه لازم نیست شیک ترین لباس ها را به تن کنید و درهای مختلف را پیش از او برایش باز کنید، فقط کافی است که آروغ های بعد از نوشیدنی را در زمان مناسب و هنگامیکه با دوستانتان هستید بزنید.

2- نه گفتن

شما باید تصمیماتی که به ذهنتان را می رسد را انجام دهید و بر طبق آنچه عقلتان به شما دستور می دهد، عمل کنید؛ حتی اگر این کار سبب عصبانی شدن خانم شود. آقایون تصور می کنند که دخترخانم ها به دنبال نامزدهایی می گردند که او را بتوانند روی یک انگشت خود بچرخانند و هر چه که می گویند انجام دهد. اگر بخواهید همیشه مطابق آنچه به شما دیکته می شود، عمل کنید، دیری نخواهد گذشت که رابطه تان کسل کننده و ملال آور می شود. خانم ها به دنبال مردی هستند که چیزی برای ارائه کردن در دست داشته باشد و بتواند عقاید و ملاحظات شخصی خود را در بحث ها وارد کند. آنها به دنبال مردی هستند که شخصیت منحصر بفردی داشته باشد. اگر تمام زندگی یک مرد را تنها “همسرش” تشکیل دهد، آنگاه دیگر چیزهای زیادی برای گفتن ندارد و برایش سورپرایزهای زیادی باقی نمی ماند که بتواند در مواقع ضروری آنها را رو کند. حتی اگر همسر شما از آن دست خانم هایی باشد که دوست دارند قدرت و کنترل خانواده را بدست بگیرند، باز هم بدش نمی آید که گه گاه با شما قدرت آزمایی و جدلی برابر داشته باشد. بنابراین اگر تا به حال تصور می کردید که باید کنترل تمام امور را به دست او بسپارید، بهتر است از این به بعد دست از این کار بردارید؛ به منظور حفظ رابطه و نگه داشتن او حتماً نباید خودتان را به یک خدمتکار خانگی دست آموز تبدیل کنید.

3داشتن شهوت جنسی شدید

کاملاً روشن است که اگر یک رابطه، تنها به برقراری روابط جنسی محدود شود، طرف مقابل احساس می کند که مورد سوء استفاده قرار می گیرد؛ اما از سوی دیگر باید این امر را نیز در نظر گرفت که یک خانم زمانیکه می بیند شوهرش در مقابل او کنترل خود را از دست میدهد و ابزار علاقه می کند انگار دنیا را به وی داده اند. اگر همسر شما شاغل است و شب هنگام پس از یک روز سخت کاری و سرو کله زدن با ارباب رجوع و همکاران او را در خانه می بینید هیچ چیز جز معاشقه نمی تواند او را خوشحال کند؛ این امر سبب می شود که او خودش را در راس تمام شادی های جهان قرار دهد. اگر او شغل حساس و با ارزشی دارد و در سمت مهمی قرار دارد، بهتر است شما شروع کننده ارتباط جنسی باشید. این امر به او اجازه می دهد که با خیال راحت از رابطه خود لذت ببرد.

4- مستقل بودن

شاید همیشه خانم ها به این دلیل که همسرشان ادعا می کنند سرشان بیش از اندازه شلوغ است، به آنها توجه کافی مبذول نمی دارند، وقت زیادی را در محل کار خود سپری می کنند و یا با دوست های خود خوش گذرانی می کنند، ناراحت می شوند. باید توجه داشت باشید که اگر می خواهید همسرتان در کنارتان باقی بماند، باید مانند یک پرنسس با او رفتار کنید؛ اما از طرف دیگر، همواره در نظر داشته باشید که اگر سرگرمی، تفریح و کارهای دیگری برای انجام دادن نداشته باشید، ممکن است خانم احساس کند که در حال خفه شدن در رابطه است. همان اندازه که شما در رابطه نیاز به فضا دارید، خانم ها نیز از آزادی خود لذت می برند و شدیداً به آن محتاج هستند. یک مرد مستقل و متکی به نفس در نظر خانم ها از جذابیت بیشتری برخوردار می باشد. یک مرد محتاج و بدون آرزو های بزرگ، برای بیشتر خانم ها هیچ گونه جذابیتی ندارد. بنابراین شما مجاز هستید که با دوستان مختلف خود قرار ملاقات بگذارید و شغل و سرگرمی مخصوص به خودتان را داشته باشید.

5 حسود بودن

حسادت یکی از احساسات قوی به شمار می رود. هر چند انسان ها نمی توانند میزان دقیق حسادت خود را کنترل نمایند، اما مقدار کمی حسد، آن هم به طور گاه گاه و اتفاقی، به راحتی می تواند حس جاذبه شما را در نظر او افزایش دهد. اگر شما نسبت به مردهایی که با اوصحبت می کنند، هیچ گونه عکس العملی از خود نشان ندهید، او تصور می کند که به هیچ وجه برایش ارزش قائل نیستید، به همین دلیل به دنبال کسی می رود که این خلا را برایش پر کند. اگر او در مورد یک همکار مذکر خیلی صمیمی و یا مربی اش بازخواست نمایید، شاید در ظاهر به شما غر بزند، اما در باطن لبخندی بر لب هایش نقش خواهد بست. توجه: زمانیکه نوبت به حسادت می رسد، مقدار کمی از آن می تواند مثمر ثمر واقع شود، پس در خرج کردن آن به شدت صرفه جویی کنید. از قدرت فوق العاده آن با خبر شوید: او می تواند عاشق مردی شود که نسبت به دارایی های شخصی او حساس بوده و از آنها محافظت کند.

6آسیب پذیری گاه به گاه

هر انسانی دوست دارد که احساس کند دیگران به وجود او نیازمند هستند و از آنجایی که کمتر اتفاق می افتد یک خانم بتواند از شوهر خود محافظت کند، بد نیست که به او اجازه دهید این کار را از طریق روش های دیگر به شما اثبات کند. برای مثال بد نیست که به او اجازه دهید تا به شما گوشزذ کند نیاز به جوراب های بیشتری دارید، یا اینکه همیشه یادتان می رود رخت ها را به خشک شویی ببرید، و برای بستن کروات خود به کمک او احتیاج دارید. شاید احمقانه به نظر برسد اما گاهی اوقات همین موارد ساده و پیش پا افتاده سبب می شود که او احساس بهتری نسبت به خودش پیدا کند و بیش از پیش جذب شما شود. البته این امر بدان معنا نیست که سعی کنید از او برای خود یک مادر بسازید - هر چند او از این کار بدش نمی آید - اما این امر شاید جزء آخرین چیزهایی باشد که او انتظارش را از شما دارد؛ فقط زمانیکه نیاز به کمک داشتید و احساس می کردید که او می تواند به شما کمک کند، از او درخواست همکاری کنید. با این کار بدون شک به او احساس قدرت، سودمند واقع شدن، و مهم بودن دست خواهد داد. اغلب مردها تصور می کنند که برای کشاندن خانم ها به سمت خود باید از خودشان یک قهرمان دست نیافتنی بسازند، اما این امر صحت ندارد. مقداری نیازمندی و کمک خواستن سبب می شود که شما در نظر او تا حدی آسیب پذیر جلوه کنید، و در چنین موقعیتی تمام خانم ها حاضر ایستاده اند تا به داخل رابطه شما آمده و به شما کمک کنند.

7پنهان کردن احساسات

شاید او همیشه اعتراض می کند که چرا نباید بداند که شما در حال فکر کردن به چه موضوعی هستید. شاید دوست داشته باشد بداند که در طول روز و در محل کار برای ما چه اتفاقاتی رخ داده، شاید همیشه از شما بخواهد تا در مورد همه چیز با او صحبت کنید، و به اصطلاح سفره دلتان را برای او باز کنید تا بتواند به عمیق ترین نقطه از احساساتتان دسترسی پیدا کند. شما می دانید که خانم ها با دوست های دختر در مورد جزییات تمام مسائل به خصوص در مورد نگرانی های خود، صحبت می کنند. به همین دلیل اگر بخواهید تمام احساست خود را در مقابل او بازگو کنید، خیلی راحت می تواند به شما نمره دهد. در برخی مواقع اگر کمی از او دوری کنید و خود را کمی اسرار آمیز جلوه دهید، او علاقه بیشتری به شما پیدا خواهد کرد. نکته جالب اینجاست که خودش به شخصه برای پیدا کردن حقیقت تلاش می کند. خانم ها لذت می برند تا بدون اینکه شما به آنها چیزی بگویید، خودشان بتوانند از اسرار شما سر در بیاورند. شاید آنقدرها هم که شما تصور می کنید از این کار متنفر نباشد.

8سرتاپای او را وارسی کنید

خانم ها به اندازه آقایون دوست دارند که دیگران آنها را به خاطر توانایی های ذهنی و عملی شان تحسین کنند، و زمانیکه کاری را درست انجام دادند مورد تشویق قرار بگیرند؛ آنها در چنین حالتی انتظار ترفیع رتبه و تشویقی نیز دارند. اگر یک خانم با حالت جذابی صحبت میکند دلش می خواهد مورد توجه قرار بگیرد. البته این امر به شرایط و کسانیکه به او توجه می کنند هم بستگی دارد. اما زمانیکه نوبت به مردی می رسد که خانم دوستش می دارد، با کمال میل به او اجازه می دهد که کلیه متعلقاتش را چک کند. خانم ها هم مانند آقایون از تعریف و تمجید لذت می برند. اگر به او توجه کنید او واقعا خوشحال می شود و این خوشحالی شما را به هر کجا که بخواهید خواهد رساند.

8-همیشه بهترین رفتارهایتان را رو نکنید

هر چند خانم ها در بیشتر موارد، زمانی که غر زدن هایشان را شروع می کنند کاملاً جدی هستند، (به ویژه زمانیکه آشغال غذاهای خود را روی میز بگذارید و یا جوراب هایتان را برندارید) اما باید این امر را هم در نظر داشته باشید که اگر بخواهید همیشه با او موفقت کنید و مطابق خواسته هایش رفتار کنید، او دلش برای خود واقعی شما تنگ خواهد شد. این دست رفتارها به دو قسمت تقسیم می شوند: آنهایی که خود واقعی شما را نمایان می سازند و آن دسته ای که شما را به او نشان می دهند. از آنجایی که ما کاملاً واقف هستیم که خانم ها نیازمند توجه هستند و همین توجه باعث جذب خانمها به آقایون می شود، این احتمال وجود دارد که برخی رفتارهای منحصر بفرد شما باعث شود تا گل لبخند را بر روی لب های او بنشاند و در وجود او جذابیت بیشتری نسبت به شما ایجاد نماید. بنابراین هیچ گاه نباید به ظاهر صحبت های او توجه کنید؛ در بیشتر مواقع او شما را فقط به خاطر وجود خودتان دوست می دارد.

چرا برخی ‌اینقدر ‌خوش ‌شانس‌اند؟

آنچه در این قسمت می‌خوانید نتایج تحقیق ریچارد وایزمن روان‌شناس دانشگاه هارتفورد شایر است:

مطالعه برای بررسی چیزی که مردم آن را شانس می‌خوانند، 10سال قبل شروع شد. می‌خواستم بدانم چرا بخت و اقبال همیشه در خانه بعضی‌ها را می‌زند، اما سایرین از آن محروم می‌مانند. به عبارت دیگر چرا بعضی از مردم خوش‌شانس و عده دیگر بدشانس هستند؟

آگهی‌هایی در روزنامه‌های سراسری چاپ کردم و از افرادی که احساس می‌کردند خوش‌شانس یا بدشانس هستند خواستم با من تماس بگیرند. صدها نفر برای شرکت در مطالعه من داوطلب شدند.نتایج نشان داد که هرچند این افراد به کلی از این موضوع غافلند، کلید خوش‌شانسی یا بدشانسی آنها در افکار و کردارشان نهفته است.

برای مثال، فرصت‌های ظاهرا خوب در زندگی را در نظر بگیرید. افراد خوش‌شانس مرتبا با چنین فرصت‌هایی برخورد می‌کنند، در حالی که افراد بدشانس نه.

با ترتیب دادن یک آزمایش ساده سعی کردم بفهمم آیا این مساله ناشی از توانایی آنها در شناسایی چنین فرصت‌هایی است یا نه. به هر دو گروه افراد خوش‌شانس و بدشانس روزنامه‌ای دادم و از آنها خواستم آن را ورق بزنند و بگویند چند عکس در آن هست.

به طور مخفیانه یک آگهی بزرگ را وسط روزنامه قرار دادم که می‌گفت: اگر به سرپرست این مطالعه بگویید که این آگهی را دیده‌اید، 250 پوند پاداش خواهید گرفت.

این آگهی نیمی از صفحه را پر کرده بود و به حروف بسیار درشت چاپ شده بود. با این که این آگهی کاملا خیره‌کننده بود، افرادی که احساس بدشانسی می‌کردند عمدتا آن را ندیدند، درحالی که اغلب افراد خوش‌شانس متوجه آن شدند.

مطالعه من نشان داد که افراد بدشانس عموما عصبی‌تر از افراد خوش‌شانس هستند و این فشار عصبی توانایی آنها در توجه به فرصت‌های غیرمنتظره را مختل می‌کند. در نتیجه، آنها فرصت‌های غیرمنتظره را به خاطر تمرکز بیش از حد بر سایر امور از دست می‌دهند.

برای مثال وقتی به مهمانی می‌روند چنان غرق یافتن جفت بی‌نقصی هستند که فرصت‌های عالی برای یافتن دوستان خوب را از دست می‌دهند. آنها به قصد یافتن مشاغل خاصی روزنامه را ورق می‌زنند و از دیدن سایر فرصت‌های شغلی باز می‌مانند. افراد خوش‌شانس آدم‌های راحت‌تر و بازتری هستند، در نتیجه آنچه را در اطرافشان وجود دارد و نه فقط آنچه را در جستجوی آنها هستند می‌بینند.

تحقیقات من در مجموع نشان داد که آدم‌های خوش‌اقبال براساس 4 اصل، برای خود فرصت ایجاد می‌کنند:

ـ اول آنها در ایجاد و یافتن فرصت‌های مناسب مهارت دارند.

ـ دوم به قوه شهود گوش می‌سپارند و براساس آن تصمیم‌های مثبت می‌گیرند.

ـ سوم به خاطر توقعات مثبت، هر اتفاق نیکی برای آنها رضایت‌بخش است.

ـ چهارم نگرش انعطاف‌پذیر آنها، بدبیاری را به خوش‌اقبالی بدل می‌کند.

 

گردآوری :پایگاه اینترنتی بخون دات کام

http://www.bekhon.com

نقل مطالب سایت با ذکر منبع (www.bekhon.com) و نام نویسنده مجاز است.

5 نکته جهانی برای انتخاب همسر !!

انتخاب همسر مناسب یکی از مسائل جوانان در تمام دنیاست .این نکات از یکی از سایت های معتبر گرفته شده است و برای مردان مجرد بسیار مثمر ثمر خواهد بود :

نکات زیر برای مردانی در نظر گرفته شده است که شرایط روحی و عملی برای ازدواج را دارندو در آستانه بزرگترین انتخاب زندگی قرار دارند.

 

1:  دختری را انتخاب کنید که مادرش به نظرتان شایسته و کامل می آید . مادر ها‌ آینه فردای دخترانشان هستند . دختری که مادری مقبولو شایسته دارد گزینه بسیار مناسبی است .

2:  اندکی مهارت خانه داری یا پخت پز شما را گزینه مناسبی برای منتخب شدن میکند .این را بدانید که دیگر دوره تحکم تمام شده و مشارکت حرف اول را می زند.کمی مهارت خانه داری و آشپزی برای دوران مجردی تان هم خوب است .

3: زنی را برگزینید که اندامی متناسب با شما دارد . البته زنانی که سیگاری هستند و به خاطر آن لاغر و متناسب مانده اند گزینه ها‌ی مناسبی برای ازدواج نیستند چرا که به محض ترک این عادات همه تناسب خود را از دست می دهند.

4 : در قدم ها‌ی اول آشنایی خیلی دست و دل بازی ها‌ی بی حد وحصر به خرج ندهید چرا که بعضی از این موارد غیر ضروری است. همه ما برای بدست آوردن پول تلاش می کنیم و باید قدر آن را بدانیم . نه خسیس باش و نه ولخرج..!

5 : این را بدانید که همسر خود را نمی‌توانید در یک مکان عمومی بیابید . ضرب المثلی هست که می گوید:” همسرت را در استخر پیدا نمیکنی . “بهترین مکان ها‌ برای یافتن همسر مناسب محل کار و آشنایی از طریق دوستان شفیق و خانواده و در دانشگاه صورت می گیرد.

 

 


ارسال شده در توسط محسن صانعی

هر کس  که به مربیگری بیش تر از یک علاقه سطحی و گذرا علاقمند باشد احتمالا با " بازی های  درونی" آشنایی دارد. تیم گالوی ( Tim Gallawy ) که مربی مجربی است  در مقاله ای تحت عنوان "بازی درونی ورزش تنیس " توضیح می دهد که چگونه به این مطلب رسیده است که حریفی که در ذهن یک بازیکن وجود دارد نگران کننده تر از حریف آن سوی تور است.به اعتقاد من ابن مساله در کار هم به همین صورت است .در آنجا هم دو تا بازی بیرونی و درونی در حال انجام است. برای مثال هنگام فروش، بازی بیرونی همان داشتن اطلاعات در مورد محصولات، تکنیک های فروش و رفتار مشتریان است و در همان لحظه نیز بازی درونی اعتماد به نفس، تفکر مثبت و سماجت و پا فشاری  در حال انجام است.مهارت و استادی در این بازی های درونی است که تفاوت  بین عملکردهای قوی و ضعیف را  مشخص می کند و مربی ها باید مراقب بهبود حالت های ذهنی لازم باشند که افراد را برای " بردن بازی درونی" توانمند سازند. البته تمام بازیها، تکنیک ها و قواعد منحصر به فرد خودشان را دارند ولی در این مقاله من می خواهم به هفت ویژگی اصلی ذهنی که می توانیم به‌وسیله آموزش آنها را برای افراد تحت آموزش خود جا بیندازیم تا بتوانند از موفقیت بیشتری بهره مند شوند و بر موانع ذهنی خود غلبه کنند و در بازیهای درونی پیروز باشند، متمرکز شوم.به عنوان یک نمونه عملی، ما بررسی خواهیم کرد که چگونه می توان با بهبود و توسعه این ویژگی ها جانی (Johnny ) را که عضو جدید پرسنل بازرسی یک شرکت هواپیمایی بود ،تحت تاثیر قرار داد. جانی سرگرم کنترل ورود مسافرانی است که در یک صف طولانی در حالی ایستاده اند که پروازشان ساعتها است که تاخیر داشته است.

مسولیت پذیری:

ماهیت مساله مسولیت پذیری در "رشد فردی" اغلب با مساله توضیح و سرزنش اشتباه گرفته می شود. وقتی می‌گوییم در نهایت این ما هستیم که مسوول حوادث و رخدادهای زندگی خود هستیم منظور اصلا این نیست که همه چیزی که در زندگیمان اتفاق می افتد را کنترل کنیم .آب و هوا، بحران اقتصادی جهانی و یا کارهایی را که دیگران با ما می کنند را کنترل نماییم. اما قطعا می توانیم پاسخ های خود را انتخاب و کنترل نماییم ، صددرصد می توانیم.  ما کاملا پاسخگو هستیم.وقتی ما مسولیتی را قبول می کنیم به خودمان قدرت می دهیم. حوادث تبدیل به چیزهایی می شوند که یا الان بر اساس آن ها عمل می کنیم یا در آینده از آنها درس می گیریم، .همیشه یک انتخاب وجود داشته است. توجه دادن مردم به این واقعیت می تواند هدیه ارزشمندی باشد.  در مورد جانی(Johnny) او باید متوجه شود که نمی تواند تاثیری روی علت تاخیر ها، زمان حرکت و یا حالات مشتریان داشته باشد اما او می تواند برای مسولانه رفتار کردن با افرادی که در صف بازرسی ایستاده اند تمرین کند و کار خود را با حداکثر سرعت ممکن و با کمترین دستپاچگی توام با ادب و  همدردی فراوان انجام دهد.

آگاهی و هوشیاری:

آموزش افزایش میزان آگاهی و هوشیاری موضوعی در موردکمک رسانی به دیگران است که به تجربه حسی و ملموس افراد بر می‌گردد نه به ذهن و فکر آنها. منظورم این است که در توجه کردن به آنچه می بینیم مهارت پیدا کنیم نه اینکه خودمان را با افکار و انتقادات منفی بمباران کنیم.چه خوب است به این سوال جواب دهیم که"چه اتفاقی دارد می افتد؟ " اگر واقعا بتوانیم خودمان را آزادانه در معرض تجربه حسی فروش و یا رسیدگی به شکایات قرار دهیم به صورت ناخودآگاه و اتوماتیک تنظیمات لازم برای بهتر عمل کردن را انجام خواهیم داد. تنظیمات و جرح و تعدیل هایی که از بازخورد مدیران و رهبران گروه به دست می آیند.سادگی زیبای این مساله در آموزش این است که هوشیاری آگاهانه منجر به بهبود ناخودآگاه می شود. . همین که مردم هوشیارتر شوند کافی است که عملکرد بهتری از خود نشان بدهند. اگر جانی(Johnny) خوب آموزش دیده باشد می توانیم از او انتظار داشته باشیم که سریعتر مشتری‌های خود را آرام کند و سطح استرس خود را پایین بیاورد. آگاهی و هوشیاری خود چاره درد است بنابراین اگر او بدون قضاوت خویش فقط به این چیزها توجه کند بهبود عملکرد به طور طبیعی در پی خواهد آمد.

تمرکز:

وقتی ما می خواهیم تمرکز پیدا کنیم در حقیقت هوشیاری و آگاهی خود را به طرف چیزهای صحیح هدایت می کنیم. تمرکز را نباید با "سخت کوشی"  که تنش و خستگی به بار می آورد اشتباه گرفت. متاسفانه ما در جامعه ای زندگی می کنیم که خیلی روی سخت کوشی تاکید می کند."تلاش در خور" ، "حداقل یک بار امتحان می کردی"،  "باز هم تلاش کن" جملاتی هستند که ما به خود و دیگران می گوییم. کارمند های بلند پرواز با عجله خود را قبل از رییس به محل کارشان می رسانند و آخرین نفری هستند که خداحافظی می کنندو فکرمی کنند پر کردن ساعت کاری همان عملکرد عالی است.هیچ اشکالی ندارد که به افراد کمک کنیم به تمرکز بیشتری دست یابند. در مثال ما جانی (Johnny) می توانست با تنشی که در صف او بوجود آمده بود و یا با سر و صدای مسافرانی که با دیگر مامورین بگومگو می‌کردند حواسش پرت شود و یا برای نحوه صحبت کردن با آنها از کوره در برود، یا اینکه روند کاری خود را به طور موثری ادامه دهد و به کارش بپردازد و به مسافرانش نشان دهد که هر کاری از دستش بر می آید انجام می دهد.

خونسردی و آرامش:

هوشیاری تمرکز یافته، ذهن ما را کاملا اشغال می کند و ما را از سر و صدای دایمی صحبت با خودمان ،که معمولا بی فایده  هم است ، و از غرق شدن در افکارمان رها می سازد. این مسا له ذهن و بدن ما را آرام می کند و این امکان را به ما می دهد تا به توانایی های واقعی خودمان رو بیاوریم.یوساین بولت (Usain Bolt ) در حالیکه آدامس می جوید و با جمعیت سرگرم بود سه رکورد المپیک را شکست. چه می شد اگر ما می توانستیم از آموزش هایی بهره ببریم که یوساین بولت استفاده کرد و تیم های حسابداری، مدیریت و فروش خود را پیدا می کردیم.آرامش و خونسردی در موقعیت جانی(Johnny) سخت بدست می آید اما باید به مشتریانش هم کمک می کند آرام شوند. آرامش و خونسردی به معنای بی خیالی و بی توجهی نیست بلکه یعنی موثر کار کردن.

اعتماد:

اعتماد، بر توانایی ما برای آموزش دادن موفقیت آمیز به سه روش تاثیر می گذارد:  اول، باید به افرادی که آموزش می دهیم اعتماد کنیم. یعنی لازم است که بتوانیم از کنترل مدیریتی خود کم کنیم و به آنها اجازه دهیم راههای منحصر به فرد خود را برای انجام کارها پیدا کنند. این مساله نیاز به تحمل خطا و ریسک دارد که بسیاری از مدیران از آن متنفرند اما ارزش آن بی اندازه است چون پرسنل ما در فضایی رشد و پیشرفت می کنند که رشد را تشویق و ترغیب  می کند.ثانیا، ما باید اعتماد کنیم که روند آموزش کارآمد است. البته نه در هر موردی ، اما در اغلب موارد لازم است ما از نجات دادن افراد و جواب دادن به همه پرسشها خودداری کنیم و به جای آن توانایی پرسیدن سوال هایی را که سطح هوشیاری را بالا برده و تمرکز ایجاد کرده و باعث بروز مسوولیت پذیری می شوند را توسعه دهیم.ثالثا، ما باید به خودمان اعتماد کنیم که قادریم بیشتر از چیزهایی که در دو پاراگراف بالا گفتم انجام دهیم. فارغ از سن و سال، موقعیت و تجارب گذشته مان.بیایید تصور کنیم که جانی (Johnny  ) به عنوان بخشی از بهبود نقش خود تا کنون آموزش دیده است. قابل پیشگویی است که این آموزشها شامل برخی نکات آموزشی در مورد رفتار با مسافرانی است که به علت تاخیر عصبانی شده اند.اگر من به او آموزش می دادم از او می خواستم که با خود فکر کند " من قبول دارم که می توانم این مسئله را رفع و رجوع کنم" و " مشتاقم که حداکثر سعی خود را در شرایط سخت" بنمایم. برای اینکه این ها اتفاق بیفتد، در طول دوره آموزش جانی اعتماد خواهد کرد که من صمیمانه به او علاقمند هستم و آموزش برای کمک به پیشرفت اوست و نه برای جبران خطاهای او.

بی طرفی و استقلال:

مطمئنم که می توانید متوجه شوید که چقدر رشد ویژگیهایی که تا کنون شرح داده شد نیاز به این دارد که بی طرف باشیم. اگر هوشیاری و آگاهی تماما در این مورد توجه به آن چیزهایی است که می بینیم ، بی طرفی و استقلال تقریبا به معنای این است که چه کسی دارد به این چیزها توجه می کند. اگر به نظر می رسد که این مسائل قدری کوچک و زیادی هستند، فقط مدتی روی آن فکر کنید.در حال حاضر من نمی خواهم بحث کنم که وقتی "جانی" دارد مسافران رنجیده خود را چک می کند باید بی طرف باشد، گرچه خوب به خاطر دارد که مردم از آن موقعیتی که در آن قرار دارند به احتمال ضعیف از دست او عصبانی تر هستند. اما اگر تصور کنیم که آموزش "جانی"  فرضا در آخر شیفت کاری است هیچ گونه هوشیاری، تمرکز دید و یادگیری واقعی انجام نخواهد شد تا اینکه ما فرصت دهیم ذهن او یک گام به عقب بایستد.

تعهد:

فرق بین " درگیر بودن" و " متعد بودن" چیست؟

تعهد مسوولیت عملی است. در مورد "جانی" و صف او سوالی مطرح است. در مورد پاسخ او به موقعیتی که خارج از کنترل اوست. او می توانست به خودش بگوید‌ " به هیچ وجه تقصیر من نیست لذا من سرم را می اندازم پایین و روزم را می گذارم" یا می توانست بگوید " اگر من جای آنها بودم من هم عصبانی می شدم " من می خواهم هر کاری را که می توانم بکنم تا این افراد در اسرع وقت به پرواز خود برسند."جانی" در هر زمانی می تواند این گزینه را انجام دهد اما بحث در مورد این سناریو در آموزش قبل از اینکه اتفاق بیافتد، تقریبا یعنی هدایت کردن او برای انجام تعهد مفید تر.افراد خود را خوب آموزش دهید تا تعهدی باورنکردنی ایجاد کنید. وقتی آموزش می دهید از طریق هوشیاری، آگاهی، مسئولیت و اعتماد اهداف قابل درکی به وجود می آورید. شما آنگاه می توانید تمرکز، خونسردی و بی طرفی را برای از بین بردن سیستماتیک موانع داخلی و خارجی به کار ببرید در چنین فضایی آنها حقیقتا غیر قابل توقف می شوند. 


ارسال شده در توسط محسن صانعی

غریزه جنسی از غرایز اصلی انسان و از مهم ترین جنبه های شخصیت است که بر دیگر جنبه های شاکله وجودی و خصوصیات شخصیتی انسان تاثیر می گذارد. ارضا تنظیم و تعدیل غریزه جنسی ضروری است و غفلت از این جنبه فرایند تربیت را ناکارا و ابتر می سازد. تربیت جنسی جنبه ای

غیر قابل انکار در تربیت بر می شمارد و ارائه آموزش ها و اطلاعات ضروری در رابطه با مسائل جنسی در ذیل پیشنهادات واقع گرایانه و نیز بهره جویی از توصیه های دینی در ایجاد تعدیل این غریزه ضرورتی غیر قابل انکار است. عنایت ویژه به تربیت جنسی در عصر حاضر ضرورت مضاعف بوده و فوریت پیدا می کند زیرا که گسترش شبکه های اطلاع رسانی و وسایل ارتباطی را تهدیدی است که به تشدید و تحریک شهوت منجر می گردد.

دکتر بهشتی در بخش معنا و مفهوم تربیت جنسی بیان می نماید نباید تربیت جنسی را تنها به انتقال اطلاعات، آموزش مسائل جنسی، ایجاد زمینه رشد غریزه جنسی یا آشنایی با روش های ارتباط جنسی و بیان عوامل ضعف های جنسی منحصر نمود. او در ادامه با اتکا به نظریات اساتید رشته علوم تربیتی و علمای دین از قبیل مرحوم کاشانی تر بیت جنسی را از نظر ایشان این گونه تعریف می نماید که تربیت جنسی تنها در ارائه اطلاعات و آموزش های جنسی و یا پرورش و تحریک مضاعف این غریزه محدود نمی شود بلکه مقصود از این تربیت ایجاد موقعیت هایی است که متربی را با ارضاء مشروع غریزه و رفتار معتدل و هماهنگ با قاموس خلقت آشنا سازد و بهداشت روانی و جسمانی وی را امنیت بخشد. او را از انحراف و خطا در مسایل جنسی مصون دارد و در عین کام یابی دنیوی، عافیت و عاقبت به خیری متربی را دنبال نماید.

بهشتی در این بخش به نقل قولی تامل برانگیز از مرحوم کاشانی می پردازد که عبارت است از: «شهوت و تمایل جنسی برای ایفای لذت جنسی و بقای نسل در انسان به ودیعت نهاده شده اما بدون تردید این تمایل نیرومند و سرکش نیاز به هدایت و تعدیل دارد و در صورتی که مهار نگردد و به افراط کشیده شود یا مغفول ماند و به تفریط گراید و به اعتدال نباشد قطعا دین و دنیای انسان را تباه می سازد.»

تمایل سرکش جنسی نیاز به هدایت و تعدیل دارد و در صورتی که مهار نگردد و به افراط کشیده شود یا مغفول ماند و به تفریط گراید و به اعتدال نباشد قطعا دین و دنیای انسان را تباه می سازد.

پیامدهای خطرناک افراط و تفریط در ارضاء این غریزه

نکته قابل تامل در نظرات مرحوم کاشانی نوع نگاه ایشان به شهوت و تمایلات جنسی است. ایشان در عین تاکید بر تعدیل ارضاء غریزه و توصیه به تنظیم روابط، کارکرد شهوت را برای دو منظور ایفای لذت و بقای نسل مد نظر می گیرد. که این خود نشان گر تجویز نگاه لذت جویانه ایشان (درجایگاه یک فقیه) به روابط زن و مرد است منوط به این که در حیطه ضوابط و شرایط شرع ایجاد گردد. و این دیدگاه بیان گر این است که خلاف تصور مردم از فقه کام جویی در روابط مشروع زن مرد نه تنها حرمت ندارد که از جایگاه بی بدیل و منحصر به فردی نیز برخوردار است.

بهشتی در بخش تفاوت تربیت جنسی و اخلاق جنسی این گونه نظر می دهد که اگر چه این دو مقوله هر دو به مسایل جنسی می پردازند اما اخلاق جنسی به صدور حکم در رابطه با ارزش رفتارها، صفات و خصلت های جنسی می پردازد از این رو تنها مواردی را به بحث می گذارد که قابلیت نگرش ارزشی یا غیر ارزشی داشته باشند و در مقابل تربیت جنسی در رابطه با کلیه رفتارها صفات و خصلت های مرتبط با این غریزه بحث می کند و ما را با روش های اجرایی و کاربردی کنترل، اعتدال و ارضاء مشروع غریزه جنسی آشنا می سازد.

اصل ایجاد اعتدال در ارضای غریزه بر پرهیز از افراط تاکید می کند . کاشانی می گوید تفریط در این مقوله نیز خروج از اعتدال و عدل و انحراف از تقید به سیره نبوی است و علاوه بر این آنان که از رابطه زناشویی گریز دارند در برقراری ارتباط اجتماعی ناتوانند و تهذیب باطن نیز بدون ازدواج ابتر می ماند. (نقل به مضمون)

بهشتی روابط مشروع زن و مرد (رابطه زناشویی) را کانون مهر توصیف می نماید و متذکر می شود که اگر زن و مرد عشق و عاطفه خود را برای کانون خانواده ذخیره و مصرف نمایند به مرتبه ای از آسایش و آرامش نایل می گردند .

آموزش مسایل جنسی

در آموزش های جنسی باید اصل ابتلا رعایت گردد به این معنا که تنها به آموزش مسایلی باید پرداخته شود که فرد مبتلای به آن مسایل است و مسایل مربوط به هر مرحله ای همگام با رشد فرد و ورود به آن مرحله بیان می شود
.«تربیت جنسی به ما شیوه انتخاب همسر، همسرداری و چگونه زندگی کردن در خانه و خانواده را می آموزد.»

پاره ای از ضرورت های آموزش های جنسی مرحوم کاشانی

تاکید بر پوشش بدن به ویژه پوشش اندام های جنسی

دریافت اجازه برای ورود به حریم خصوصی دیگران

تفکیک محیط خواب کودکان از یک دیگر: بهشتی تاکید می کند یکی از روش های پیش گیری از انحرافات جنسی کنترل روابط و ارتباطات است که از جمله این کنترل ها تفکیک محیط خواب کودکان به ویژه کودکان غیرهم جنس از 6 سالگی است.

تاکید بر پرورش روحیه عفت و رعایت اصل عفاف

این مولفه در نگاه بهشتی از چنان تاکید و حساسیتی برخوردار است که وی با تکیه بر تعالیم دینی بیان می کند به دختران سوره مبارکه نور را بیاموزید و از آموزش سوره مبارکه یوسف خودداری نمایید. «پیام سوره نور حیا و عفاف است و به این جهت فرمان رسیده که این سوره را به دختران بیاموزید تا بنیان های عفاف و حیا در آنان مستحکم گردد. اما در سوره یوسف سخن از عشق زن به مرد رفتهاست.
آموزش جنسی

ارائه اطلاعات ضروری در رابطه با بلوغ و آشنایی نوجوان با تکالیف شرعی اعم از فردی و اجتماعی

رعایت حریم خصوصی و داشتن روابط رضایت بخش زناشویی

او پرده دری در رابطه با مسایل و روابط جنسی را موجب ناهنجاری های روانی و پیامدهای منفی می داند و تاکید می کند که والدین نباید گمان برند که کودک از درک این مسایل عاجز است یا عنایتی به این جنبه ها نمی کند. اگر در مکانی کودکی حضور دارد نباید مردی با همسر خود رابطه برقرار کند زیرا نهایتِ این عمل بی عفتی و زناکاری است. (به نقل از کاشانی )

«هر چند نظر غالب فقیهان استحباب ازدواج است اما با توجه به آیات و روایات فراوان در این زمینه و نیز با توجه به لسان آن ها و نحوه برخورد ائمه با این مساله احتمال وجوب آن بعید نیست.» (به نقل ازکاشانی ) ارضاء و تامین غریزه جنسی تا بدان میزان اهمیت دارد که اگر پیوند زناشویی انجام گرفت اما پس از آن زن یا شوهر با عیوب و نواقصی برخورد کردند که ناتوانی جنسی را به دنبال داشت بی تردید این عیوب موجب فسخ عقد نکاح است.»

بهشتی رابطه زناشویی موقت را نیز از دیگر روش های مشروع معرفی می کند

کاشانی در بخش دیگری از نظرات خود بحث تعدد زوجات را مطمح نظر قرار می دهد و بیان می دارد تعدد زوجات با قیود و حدود ویژه و در شرایط و موقعیت های خاصی پذیرفته شده است که ایشان از جمله این شرایط را پرداخت نفقه و اقامه عدالت و ایفای عادلانه حقوق گوناگون همسر معرفی می کند.

روش های کنترل غریزه جنسی

در نظر کاشانی عفت توان باطنی و درونی است که از طغیان شهوت جلوگیری می کند. اصل این توان در زن و مرد نهاده شده اما باید با ممارست پرورش یابد و پرورش این جنبه میسر نمی شود مگر با تکیه بر کنترل مصرف غذاهای شهوت زا، کاهش کمیت غذا و پرهیز از روابط و فضاهای برانگیزاننده شهوت از قبیل خلوت با نامحرم و نگاه حرام.

چگونه باید انگیزش دینی را تقویت نمود :دو روش برای تحقق این شرایط وجود دارد که عبارتند از: معرفت و بصیرت و دیگری تهذیب نفس و مقاومت در پیشگاه گناه.

سخنان دکتر بهشتی "استاد دانشگاه" در مقاله تربیت جنسی ار منظر فیض کاشانی

ناگهان متوجه شدم در خانه باز مانده است. من خیلی سریع بیرون آمدم و پا به فرار گذاشتم. هوا خیلی تاریک بود و می ترسیدم جایی بروم. برای همین هم جلوی یک مغازه شیرینی فروشی نشستم و از ترس و وحشت گریه می کردم

که ماشین پلیس را دیدم و از ماموران کمک خواستم.
خراسان نوشت: او را عمو صدا می زدم و فکر می کردم چون به من و پدرم کریستال می دهد، آدم خوبی است، اما از روزی که توی خانه اش زندانی شدم و او با حرکات و رفتار زشت خود آزارم می داد، فهمیدم آدم کثیف و بی رحمی است.من
10 شبانه روز در خانه دوست پدرم ناله کردم و اشک ریختم تا این که بالاخره موفق شدم از آن جا فرار کنم و خودم را نجات دهم.

دختربچه 9 ساله که پدرش او را در قبال خرید مقداری موادمخدر به یکی از دوستان قاچاقچی خود فروخته است در بیان داستان بغرنج زندگی اش گفت: پدرم به موادمخدر اعتیاد دارد و مادرم نیز 2 سال قبل به خاطر قاچاق تریاک دستگیر شد و به زندان افتاد. من نتوانستم مثل دوستانم درس بخوانم و بعد از زندانی شدن مامان، زن غریبه ای که به خانه ما رفت و آمد داشت مرا به کریستال معتاد کرد.

الان یک شبانه روز است که «کریس» مصرف نکرده ام و انگار آتش به جانم افتاده!دخترک لاغر اندام که چشمان معصومش در باتلاق کبود بدبختی گرفتار شده بود در دایره اجتماعی کلانتری شهید نواب صفوی مشهد افزود: 10 روز قبل پدرم مرا همراه خود به خانه یکی از دوستانش که از او مواد مخدر می خرید برد و گفت: دخترم این جا منتظر باش و با بچه های عمو بازی کن، زود برمی گردم. من که قول داده بودم دختر خوبی باشم صورتش را بوسیدم و گفتم فقط زودتر بیا تا به خانه برگردیم.

آن روز بابا با عجله رفت اما دیگر از او خبری نشد و دوست پدرم در این چند روز جلوی چشم همسرش مرا آزار و اذیت کرد و تازه می خواست مرا در اختیار مشتریان موادمخدر که به خانه او رفت و آمد داشتند قرار دهد. فرشته ادامه داد: دیشب دلم خیلی گرفته بود و دعا می کردم راه فراری پیدا کنم.

ناگهان متوجه شدم در خانه باز مانده است. من خیلی سریع بیرون آمدم و پا به فرار گذاشتم. هوا خیلی تاریک بود و می ترسیدم جایی بروم. برای همین هم جلوی یک مغازه شیرینی فروشی نشستم و از ترس و وحشت گریه می کردم که ماشین پلیس را دیدم و از ماموران کمک خواستم.

این دختر کوچک در پایان با چشمان گریان گفت: از تمام باباها و مامان ها خواهش می کنم مراقب باشند تا معتاد نشوند و بچه های خود را دوست داشته باشند.درخور یادآوری است با پی گیری های کارشناس اجتماعی کلانتری شهید نواب صفوی مشهد و به دستور مقام قضایی، دخترک 9 ساله به سازمان بهزیستی تحویل داده شده است و تحقیقات پلیس برای دستگیری متهمان پرونده ادامه دارد.

 


ارسال شده در توسط محسن صانعی

تبیین روابط دختران و پسران

جام جم آنلاین: چگونگی روابط دختر و پسر قبل از ازدواج محور نشست خبری است که رادیو گفت و گو با حضور مرضیه بهرامی مشاور خانواده و ازدواج و استاد دانشگاه،‌ دکتر فردوسی روانشناس و مشاوره زنان و خانواده و حجت الاسلام والمسلمین حسن ملک محمدی ، نماینده مجلس و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، دکتر مجید صفار نیا ، رئیس انجمن روانشناسان اجتماعی ایران، عضو هیات علمی دانشگاه تهران به بررسی آن پرداخته است.

رادیو گفت و گو: لطفا چگونگی رابطه دختران  و پسران را قبل از ازدواج بررسی کنید و بفرمایید اینگونه روابط خوب است یا خیر؟

 بهرامی: جواب شما را با یک حکایت بیان می کنم . از بزرگی می پرسند که زن خوب است یا مرد؟ آن بزرگ در پاسخ می گوید کدام زن و کدام مرد؟ یعنی کیفیت یک موضوع است که باعث می شود ما راجع به آن بتوانیم نظر بدهیم. حالا ارتباط دختر و پسر قبل از ازدواج که ما آن دیدگاه میانه را به چهار مرحله تقسیم می کنیم.

باید آشنایی صورت بگیرد. در دوران قدیم می دیدیم که حتی دختر و پسر یکدیگر را نمی شناختند و
نمی دانستند که قرار است با چه کسی زندگی تازه ای را شروع کنند. بعد از اینکه خطبه عقد خوانده می شد با یکدیگر آشنا می شدند معمولا پدر و مادرها بودند که برای آنها همسر انتخاب می کردند ما آن دیدگاه افراطی را اصلا نمی پذیریم و قبول نداریم اما اینکه دخترها و پسرها هم بدون آگاهی و تجربه و بدون اینکه بدانند با چه کسی قرار است آشنا شوند روابط داشته باشند درست نیست .

آیا ابزار لازم برای محک زدن را دارند . متاسفانه بسیاری از مادر و پدرها چون تجربه آشنایی قبل از ازدواج را خودشان نداشتند می گویند ما که نمی خواهیم زندگی کنیم اینها می خواهند زندگی کنند پس خودشان انتخاب کنند.
آیا واقعا آنها خودشان ابزارهای لازم برای شناخت را دارند. در این مرحله قرار است این آشنایی به ازدواج بپیوندد قرار نیست که یک دوستی را داشته باشند و بعد از 6 ماه یا یکسال تازه ببینند که به درد هم می خوردند یا نه ؟

یک مرحله آشنایی است یا مرحله ای که در آن ما در قبال یکدیگر هیچ تعهدی نداریم فقط آشنا شدیم. با لایه های سطحی شخصیت یکدیگر می خواهیم آشنا شویم. این آشنایی قرار است شناختی به ما بدهد که ما با آن شناخت بتوانیم تصمیم بگیریم.

 در قرآن مطرح شده که ما شما را خلق کردیم از جنس زن و مرد تا در کنار یکدیگر آرام بگیرید . ما این را با بررسی بلوغ های 8 گانه طی این مدت در نهایت طی آن شعاری که عاقلانه تصمیم بیگیریم عاشقانه شروع کنیم و ماهرانه ادامه دهیم پیش خواهیم رفت.

رادیو گفت و گو: این چهار مرحله چه چیزهایی است و آیا برای دختر و پسرها پیش می آید؟
 
بهرامی: دختر خانمی برای مشورت آمده بود و می گفت با آقا پسری 10 سال است که دوست است طی این ده سال قهر و دعوا کرده ایم و از دید خودشان پدر ومادرشان هم خبر داشتند و بعد از ده سال با تمام توهین ها و تحقیرهایی که این دختر خانم شده بود می خواست بداند ازدواج کند یا نه .

گفتم از همان ابتدا جاده را اشتباه رفتی . ما این چهار مرحله را عرض می کنیم . خیلی وقت ها دختر و پسرها بعد از اینکه دو سه سال با هم دوست هستند تصمیم می گیرند با هم ازدواج کنند . برای مشورت می آیند . ما می گوییم پدر و مادر با فرزندانشان ارتباط داشته باشند تا فرزندانشان با آنها مشورت کنند و به فرزندانشان در شناختن طرف مقابلشان کمک کنند.

رادیو گفت و گو: از بعد شرعی و روانی آیا روابط بین دختر وپسر قبل از ازدواج درست است؟

ملک محمدی: اسلام دین محبت است. و پیامبراسلام (ص) فرموده اند اساس اسلام محبت است. دوستی و صحبت کردن در ابعاد و چارچوب های اسلام و ارزشهای دینی می تواند آثار مثبتی داشته باشد . لیکن صحبت تا کی ، تا کجا و با چه شرایطی باشد .

این ها مباحثی است که نیاز به دقت و تامل دارد. درباره روابط دختر و پسر قبل از ازدواج باید گفت اگر این روابط با رعایت ملاکهای دینی باشد و موازین شرعی و احکام حیات بخش اسلام در آن مرزهای محرم و نامحرمی رعایت شود و آن هم با هدفی مقدس یعنی همین ازدواج که محبوبترین کانونی است که خداوند متعال آن را دوست دارد باشد اشکالی ندارد.

 بنابراین اگر چنانچه فردی قصد قطعی برای ازدواج داشته باشد اسلام اجازه می دهد که این دو نفر با هم دیدار و گفتاری داشته باشند . با هم صحبتی داشته باشند و از افکار و عقاید یکدیگر آشنا شوند.

رادیو گفت و گو: رابطه بین دختر و پسر تا چه حد و به چه صورت باشد می تواند مفید باشد؟
 
ملک محمدی: این رابطه کوتاه در همان حدی که در ارزشهای جامعه اسلامی نه جامعه غربی متعارف است مناسب است. گاهی افراد چندین ماه با هم رابطه دارند و رفت و آمد می کنند تا یکدیگر را بشناسند ولی این روابط از همان ابتدا مبهم است و پایان مثبتی هم نخواهد داشت.

ما در یک جامعه اسلامی صحبت می کنیم و بعنوان پیروان دین اسلام باید تمام حرکات و گفتار و کردارهایمان مطابق دین اسلام و آیات نورانی قرآن باشد . جوانان ما می دانند آنچه که موجب تداوم  و تحکیم کانون خانواده می شود پایبندی به دستورات دینی است و از همان آغاز باید این امر رعایت شود.

افرادی که دین مدار تر هستند زندگی های بهتر و محکم تری دارند . به همه شنوندگان عزیز تاکید می کنیم که روابط را در حد ضرورت رعایت کنند.  پدر و مادر طرفین حضور دارند و پسر و دختر خانم در یک اتاق دیگرمی توانند صحبت کنند اگر حتی نیاز به این بود که به صورت یکدیگر نگاه کنند اشکالی ندارد و در این حد اسلام اجازه می دهد.

 وقتی طرفین با رعایت حد متعارف به آشنایی های کلی در مورد یکدیگر رسیدند اسلام اجازه می دهد که آنها در حد 5تا 10 دقیقه با یکدیگر در مورد جزئیات صحبت کنند. اما ارتباط به مدت چند ماه را من صلاح نمی دانم مگر اینکه رفت و آمدهای فامیلی باشد.

 بهرامی: خانمی اگر بخواهد یک جفت کفش بخرد چند ساعت یا چند روز وقت می گذارد و آقایان هم اگر بخواهند مثلا ماشینی بخرند یک هفته و شاید بیشتر وقت می گذارند . حال وقتی قرار است یک فرد جفت خودش را عاقلانه  انتخاب کند آیا در عرض 5 دقیقه در حضور خانواده می تواند شناختی در مورد آن فرد پیدا کند . در این مدت به چه شناختی می تواند برسد.

 ملک محمدی: موضوع ازدواج نکته مهمی است و موضوع ریشه ای و پایه است که در زندگی بسیار مهم است. درست است در مورد خرید اجناس چندین بار آن جنس بررسی می شود در مورد ازدواج هم باید بسیار بررسی شود و باید صحبتهایی صورت گیرد ولی در حد متعارف آن اسلام اجازه نمی دهد که محرم و نامحرم خلوتی داشته باشند و با هم بیش از حد ضرورت صحبتی داشته باشند.

می توانند صحبتهایشان ادامه داشته باشد اما در حدی که ضرورت ایجاب می کند . مثلا در جلسه اول بخواهند به مباحث اعتقادی بپردازند و در جلسه دوم به مباحث تحصیلی و در فرصت دیگر به شیوه های زندگی بپردازند.
می تواند پدر و مادر حضور داشته باشند و دختر و پسر هم در گوشه ای صحبت کنند که این روابط تعریف شده و با رعایت حقوق یکدیگر می باشد.

 زمانی دلمان را به همین خواب و خیالها خوش کنیم که اینها احتمال دارد با یکدیگر ازدواج کنند حال یک روز، یک هفته و یک ماه و چندین ماه مدام این روابط ادامه پیدا کند این اصلا کار عاقلانه و اسلامی محسوب نمی شود. غیرت دینی به ما اجازه اینگونه کارها را نمی دهد.

رادیو گفت و گو: نظر شما در رابطه با روابط دختر و پسرقبل از ازدواج چیست ؟ آیا می توان مراحلی در نظر گرفت که در این مراحل با هم آشنا شوند و صحبت کنند؟

 صفاری نیا: سال گذشته آمار طلاق 6/13 درصد رشد داشته است . 125 هزار واقعه طلاق در سال گذشته به ثبت رسیده است . این آمار به ما نشان می دهد که ما باید در فرایند ازدواج یک تغییرات و بازنگری داشته باشیم .

 بهرامی : ما باید تکلیف خودمان را با خودمان مشخص کنیم . در ارتباط مان دارای یک معجون هستیم. بعضی جاها حتما مذهب را در نظر می گیریم و الگویمان می شود مذهبی بعضی جاها الگویمان می شود شیوه های غربی ، بعضی جاها هم سنتی نگاه می کنیم.

 در حقیقت آداب و روشهای ما یک معجون است مشخص نیست باید چه کاره باشیم و چه رفتاری راانجام دهیم. ما باید ببینیم که با چه دیدی به بحث ازدواج نگاه کنیم. با توجه با اینکه ما اصلا کاری نداریم که در جامعه مذهبی زندگی می کنیم .

 زمانی دختر و پسر با هم زندگی می کنند که خطبه عقد جاری شده باشد در اینجا مذهب را جلو می آوریم . پس یک مقدار عقب تر هم باید همین دیدگاه مذهبی را داشته باشیم اما با توجه به آماری هم که آقای دکتر دادند به واقع نشان داده شده که سلب مسئولیت خانواده ها که کارها را به خود جوانان واگذار کردند نتایج خوبی نداشته است .
پس اگر ما نخواهیم شیوه  قبل را برویم و این نظارت خانواده ها را هم نداشته باشیم پس چه چیزی را باید دست جوانان بدهیم. اسلام می گوید اگر خواستید کسی را بشناسید با او همسفر و هم سفره شوید. هم خانواده ها و هم دختر و پسرها به این بلوغ های 8 گانه اشراف داشته باشند و بعد این ارتباطات را بررسی کنند.

صفاری نیا:  در ارتباط با زوجینی که مشکلات خانوادگی داشتند و به یک کلینیک مراجعه کردند مطالعه ای را اواخر سال 88 انجام دادیم. دیدیم مشکلات عمده این خانواده ها در مرحله اول یک شکایت است ودر مرحله بعدی عامل استقلال اقتصادی و بعد استقلال عاطفی است که پیامد همین استقلال اقتصادی است . عامل بعدی وابستگی است که بخاطر فقدان اقتصادی است و عوامل دیگر خشم و عصبانیت است.

طبق صحبتهای خانم بهرامی یک عامل مهم این است که چه ملاکهایی برای ازدواج داریم . اگر از دخترهای الان ملاک ها را بپرسیم می بینیم که آنها می خواهند با فردی که ازدواج خواهند کرد از نظر اقتصادی مستقل باشد .وجهه اجتماعی خوبی داشته باشد درس خوانده هم باشد . به تنها چیزی که توجه نمی شود استقلال عاطفی است.
رشد جوانب مختلفی دارد شما رشد فیزیکی دارید و رشد اجتماعی و رشد شناختی دارید. یک رشد عاطفی هم وجود دارد. به نظر من الان آن چیزی که در ازدواج ها به آن توجه نمی شود همان رشد عاطفی است. باید دید که اینها چقدر استقلال عاطفی دارند و چقدر می توانند مستقل از خانواده هایشان تصمیم گیری کنند . دختر و پسرها باید حداقل 200-300 ساعت با هم صحبت کنند تا به یک آشنایی مختصر برسند . و فضا باید به گونه ای باشد که در مذهب و دین ما مرسوم باشد و دختر و پسر باید در یک فضای کنترل شده در این مدت زمان صحبتهای عمیقی داشته باشند . و فقط با سوال و جواب شناخت ایجاد نمی شود و باید مشاوره ای هم داشته باشند و همچنین در این رابطه کتابهایی هم مطالعه کرده باشند و در سایه مشاوره و آموزشهایی که می بینند ممکن است تصمیم گیری خوبی برای ازدواج داشته باشند.

باید تغییر استراتژی بدهیم . دین به این بزرگواری و پیامبرانی به این بزرگواری و تاریخی به این گستردگی داریم باید فکر کنیم و برنامه ریزی ها را عوض کنیم و جلسات کارشناسانه بگذاریم و نظارت را بگیریم و استفاده کنیم.
 
رادیو گفت و گو: شناختهای عمیق چگونه ارزیابی می شود؟
 
بهرامی:  هر کدام از بلوغ ها به دلیل نقش هایی که دارندمهم است. مثلا در بلوغ مالی مرد ها به دلیل نقشی که دارند ونفقه ای که باید پرداخت کنند باید بلوغ مالی بالایی داشته باشند . 8 بلوغ  باید باشد اگر این بلوغ ها باشد بحث شرعی هم دیگر حل خواهد شد. و آن بحث بلوغ عاطفی هم بوجود نخواهد آمد.

بلوغ های 8 گانه عبارتند از: 1- بلوغ جنسی و جسمی،2- بلوغ عقلی و علمی، 3- بلوغ عاطفی، 4 بلوغ روانی، 5- بلوغ بینشی،6- بلوغ اجتماعی، 7- بلوغ اخلاقی و 8 بلوغ مالی. با توانایی و تجاربی که دارید و با کمک  مشاورین و خانواده در بین 3تا 6 ماه می توانید به یک شناخت برسید .

 یکی از این نوع  بلوغ ها بلوغ عاطفی است بلوغ عاطفی یعنی چه ؟ من بعنوان یک فرد می توانم عواطف و احساسات خودم را کنترل کنم. عاطفه فقط مهر و محبت نیست خشم و عصبانیت هم یک نوع عاطفه است بر خلاف آن چه که خیلی از مواقع می گوییم مثلا فلانی خیلی آدم خوبی است (چرا؟ ) چون خیلی عاطفی و مهربان است. در این مرحله شناخت ،شاید خیلی ها نقش بازی می کنند ما در اسلام یک توحید نظری و یک توحید عملی داریم .
امروزه ما سراغ هر کس برویم می گوید من خدا را قبول دارم من معتقد هستم خدا از همه بزرگتر است. ممکن است در گفتار او بسیاری ازچیز ها را بشنویم اما در عمل این را نمی بینیم . مثلا اگر در بلوغ بینشی باشد امام حسین را قبول دارد ولی نماز نمی خواند .

امام حسین ظهر عاشورا جنگ را رها کرد و نماز خواند. این چه باوری است که در عمل تو دیده نمی شود. فرد در بلوغ عاطفی چقدر می تواند هیجانات و خشم خود را کنترل کند . اگر ما از او بپرسیم اگر عصبانی شوی چه کار می کنی می گوید من سعی می کنم خیلی آرام باشم در بخشی از اسلام داریم که همسفر و همسفره شوید ما
می توانیم یک مسافرت دو روزه با خانواده برویم در مسافرت همه چیز راحت و امن نیست در این سفر اگر یک استرسی وارد شود چگونه برخورد می کند. بلوغ عقلی: آیا تصمیم گیریهایش عقلی است . در شرایط بحرانی چگونه تصمیم می گیرد.

 رادیو گفت و گو: نگاه اسلام به آشنایی قبل از ازدواج در مدت نامزدی چگونه است؟ در این دوره حدودها چقدر است؟

ملک محمدی: دین اسلام جامع ترین و پیشرفته ترین دین است. برای تمام نیازهای ما دستور دارد  از قبل از تولد تا ازدواج راه حل داده است . این دینی که برای تمام ساعات زندگی ما برنامه دارد آیا برای موضوع ازدواج که بسیار بسیار مهم است برنامه ای ندارد؟

با تمام تعاریفی که در قرآن آمده است اگر ما بخواهیم به یک زندگی آرامش بخش و نورانی و انسانی برسیم حتما باید دستورات دینی را رعایت کنیم.

 رادیو گفت و گو: اسلام حد وحدود این ارتباط را به چه صورت جایز می داند؟
 
ملک محمدی: دین ما اجازه نمی دهد که پسر و دختر جوان در آن نجابت و پاکی و صداقتی که دارند شب را تا صبح دور از خانواده بگذرانند با این احساس که  بخواهند برای ازدواج با هم صحبت کنند. البته اینها همه توجیه هات است ما باید سراغ توضیح المسائل برویم نه توجیه المسائل.

گاهی اوقات با یکدیگر می نشینند از سیر تا پیاز تمام مسائل جزئی را سوال می کنند ولی خوب است جوانانی که قصد ازدواج دارند از مسائل ریشه ای و پایه ای سوال بپرسند چون می خواهند یک کانون را بر پا کنند که می تواند آنها را هم در این دنیا و هم در آخرت رستگار کند.

 رادیو گفت و گو: آیا اسلام به محتوای زمان نامزدی هم دستور العملی دارد؟و آیا این محتوا شرعی است؟

ملک محمدی:  در زمان حساس انفجار علمی  اینترنتی و ... هستیم که خیلی راحت امکان تماس پیش می آید . نظر من این است که حتما رعایت موازین دینی را بکنیم و بسیار معتقد و پایبند باشیم. آمار طلاق بسیار غم انگیز است واین آمار هشدار دهنده است.

 بخشی از اینها ریشه در نگاههای ما دارد. دوران نامزدی که طول می کشد وقتی ازدواج می کنند بعد از چند ماه این آتش فروکش می کند و ناسازگاری ها شروع می شود واز هم جدا می شوند .

 رادیو گفت و گو: روابط دختر و پسر باید در چه حد  و چگونه باشد تا شرعی شود؟
 
فردوسی: باید ارتباطی منظم و هدف دار باشد. آیا دختر و پسر قصد و نیتشان واقعا ازدواج است یا خیر؟ نیاز است یکدیگر را بیشتر بشناسند . نیاز است از اخلاق و رفتار و اندیشه های یکدیگر بیشتر اطلاع پیدا کنند . باید
خانواده ها در جریان باشند این رابطه رسما اعلام شود.

مجاز بودن این ارتباط تا این حد باشد که هیچ گونه ارتباط جسمانی و پنهانی وجود نداشته باشد و زیر چتر خانواده یکدیگر را بشناسند. زمان این ارتباط بستگی به طرفین دارد . تا زمانی که تا حدودی یکدیگر را بشناسند این زمان طول خواهد کشید .

اگر به نسل جوان کمک شود این زمان بین 3تا 6 ماه خوب است. در این مدت شاخص و مولفه های یک نفر مشخص می شود. ما باید به دنبال این باشیم که ببینیم از نظر شخصیتی، ایمانی وخانواده چگونه هستیم. دختر و پسری که قصد ازدواج دارند از همان ابتدا خانواده ها را در جریان قرار بدهند . اگر در این مدت دیدند که نظرها و اعتقاداتشان از هم دور می شود هرچه زودتر باید به این اشنایی خاتمه دهند.

 رادیو گفت و گو: شما صحبتهای خانم دکتر را شنیدید اگر در این رابطه نظری دارید بفرمایید.
 
بهرامی: فقط اعتقاد من این است که باید سعی کنیم انشاالله جوانانمان را به آن ابزار لازم برسانیم. ابزار را بدستشان بدهیم تا شناخت لازم را پیدا کنند. خانواده ها باید در تربیت جوانانشان دقت لازم را داشته باشند. اول از همه از زمان نوجوانی یا حتی قبل تر از آن فضای ارتباط را بوجود آوریم تا دختر و پسرمان به راحتی بیایند و مسائل را با ما در میان بگذارند.

در این ارتباطات به آنها شناخت هم بدهیم . خیلی از سریالهای تلویزیونی جای گفتمانها را گرفته اند. کمتر
خانواده ها در ارتباط هستند. بیایید قبل از یک سریال شخصیتها را تحلیل کنیم. به جوانان ابزار لازم برای شناخت بدهید. فقط به ظاهر یک فرد نگاه نکنید . پدرها با دخترهایشان ارتباط داشته باشند به دخترانتان بگویید که دوستشان دارید تا اگر دخترتان بعد از سن 18 یا 20 سالگی کسی به آن گفت خیلی دوستش دارد فکر نکند خبری شده است.

 متاسفانه در این دوره مهلک عدم ارتباط این نسل بوجود آمده است . خانواده ها با دانایی وتوانایی خودشان این خلاء را پر کنند و نشان دهند که فرزندشان را می شناسند در مواقع ضرورت فرزند ما بخصوص دختر ما این احساس عمیق را داشته باشد که بیاید به خانواده اش مطرح کند که فردی را که برای ازدواج در نظر گرفته چگونه است و چه ملاکی برای او دارد. با یکدیگر بررسی کنند.

متاسفانه الان یک جوان 26 ساله به عنوان یک پسر هنوز نمی داند چه چیزی می خواهد و برای زن گرفتن چه ملاکی هایی دارد دخترها نیز همین گونه هستند شاید فقط به ظاهر نگاه کنند.  مسئولیت خانواده ها بسیارسنگین است چون این ابزار لازم را باید برای شناخت به فرزندانشان بدهند.

 صفاری نیا: معتقدم دوران کودکی نیز باید بررسی شود. اگر خانواده به فرزند خود اطلاعات دهد بچه عزت نفس پیدا می کند احساس می کند که یک فرد ارزشمندی است . این عزت نفس را در ارتباطی که با مادر دارد کسب
می کند. بر اساس عزت نفس و فضای امنی که این کودک در شخصیتش بوجود می اید می تواند فضای ایمنی را کسب کند.

 ما سبکهای دلبستگی داریم. سبک دلبستگی ایمن، سبک دلبستگی نائینه هراسان و سبک دلبسته ناینه دو سو گرا. تمام این سبکها تاثیر گذار هستند. امروزه ما مدلهایی از عشق را داریم که بدترین مدلهای عشق هستند چون فاقد تعهد در بین زوجین جامعه است.

بدون تعهد با هم ازدواج می کنند و بعد چون تعهدی وجود ندارد بعد از چهار یا پنج سال با مشکلات شدیدی مواجه می شوند . در جامعه ما مردها بخاطر گسترش فضای مادی و زیاده خواهی و هزینه های گران زندگی مجبورند چند شیفت کار کنند که خلاء وجود خودشان در خانواده را  می توانند با پول تامین کنند.

 نوجوان و جوانشان سرویسهایی می گیرند که بی مورد است یعنی فرزند بجای اینکه گوشش پر از کلمات زیبا شود و چشمش با نگاههای محبت پر شود از سمت پدر و مادر با پول رضایتمندی فراهم می شود و بعد این دختر وارد دانشگاه می شود و فکر می کنیم که در دانشگاه به اعتماد به نفس و اعتقاد بالاتری می رسد  ولی بعد از گذشت زمان می بینیم که اینگونه نبوده است و دانشگاه پر شده از امتحانات و مفروضات.

این جوانی که چشمانش و گوشهایش از محبت والدین خالی است و فقط سرویس گرفته است در فضای دانشگاه دنبال محبت می گردد. اگر نوزاد کوچک خودمان را در آغوش بگیریم و به او بگوییم دوستش داریم متوجه
می شویم که آن نوزاد به وجد آمده است وقتی ما گوشهای بچه را پر از حرف های محبت آمیز نمی کنیم به محض اینکه دو حرف محبت آمیز می شنود تمام وجودش خالی می شود که متاسفانه خیلی وقتها این دوستی ها به شکل نافرجامی می رسد.

 گاهی اوقات هم به ازدواج ختم می شود. خیلی وقتها ما می بینم نوجوان ما آموزش جنسی ندیده است اگر الان به خیابان انقلاب برویم و به دنبال ناشرهای اینگونه کتابها برویم خواهیم دید که بیش ازچند گونه کتاب در مورد آموزش مسائل جنسی نداریم که تعداد آنها بسیار محدود است.

یک جوان که می خواهد ازدواج کند این آموزشها را از کجا باید بیاموزد. بعضی وقتها هم آموزش می گیرند ولی کارشناسانه نیست. ما معتقدیم باید به نوجوانانمان مهارتهای زندگی را یاد دهیم.

 رادیو گفت و گو: در اینترنت پرسش و پاسخ هایی درمورد رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج دیدم . سوال کرده بودند که مگر قرآن نمی گوید ما همه با هم خواهر و برادر هستیم پس چرا حداقل روابط خواهر و برادری را نباید قبل از ازدواج داشته باشیم.

 اسلام مشکلی با روابط حداقلی خواهر و برادری ندارد . وقتی در عمل با خود جوانان صحبت می کنیم و از رابطه نامزدی از آنها می پرسیم می بینیم که اصلا حدود شرعی را رعایت نمی کنند . وقتی به آنها این موضوع را
می گوییم یکسری از آنها این حدود را نمی دانند و آنهایی هم که می دانند این مسائل را رعایت نمی کنند و
می گویند پدر و مادرمان در جریان هستند.

وقتی این ارتباط طولانی شود آفت هایی را به بار می آورد این حد و حدود  تا چه حد باشد آشنایی ایجاد شود وچقدر باشد افراط می شود؟

 صفاری نیا: این گونه برخوردها دو دسته اند . یکی برخوردهای غیر رسمی در بین جوانان ما رایج است که خانواده ها اطلاعی از آن ندارند و پس از مدتی رسمیت پیدا می کند و موضوع بحث ما نیست چون فضا فضای غیر رسمی است.

خیلی وقتها روابط غیر رسمی در بین جوانان ما بخصوص در شهرهای بزرگ پیدا می شود. فضای چه رسمی باشد وچه غیر رسمی باشد یک اصلی وجود دارد به نام جاذبه متقابل یعنی به دو صورت است یک در اثر مجاورت و دو بر اثر محرک قرار گرفتن است. ممکن است فردی از فرد دیگر خوشش نیاید ولی وقتی در مجاورتش قرار می گیرد و با او صحبت می کند ریزه ریزه این رابطه از بین می رود.

 بر اثر این مجاورتهای زیاد محبت ایجاد می شود. چون دختر و پسرهای ما واکسینه نیستند و آموزش ندیده اند در این جاذبه های متقابل نمی توانند درست تصمیم بگیرند.

 فردوسی: ما به آموزش دادن و آگاهی و شناخت جوانان به موضوع ازدواج تاکید می کنیم. یک موضوع را نباید فراموش کنیم که دیدگاه انسان نسبت به ازدواج و روابط زن و شوهر از همان دوران کودکی شروع می شود .
بچه ها پدر ومادرهایشان را می بینند و دیدگاهشان درباره زندگی مشترک در همان کودکی شکل می گیرد. این خودش یک نوع تربیت است.

 صحبت هایی که پدر و مادرها  می کنند و اینکه روی چه مسائلی متمرکز هستند روی کودکانشان تاثیر می گذارد. وقتی سنشان بالاتر رفت و آماده ازدواج شدند برای داشتن ارتباط آنها را لحاظ می کنند. اگر در خانواده ای پول یک عامل مهم باشد یکی از ملاکهای دختر یا پسرشان برای ازدواج همین فاکتور پول خواهد شد. باید در رفتار والدین این مسائل لحاظ شود و از همان دوران کودکی به فرزندانشان برای آینده آموزش دهند که چه دیدگاههای برای ازدواج داشته باشند.

 ملک محمدی: در حدیث زیبای امام جواد (ع) در مورد اقداماتی که می خواهیم در جامعه داشته باشیم اینگونه آمده است که باید به سه موضوع دقت داشته باشید : اول فکر کنید (دختر و پسر بصورت جدا روی اصل موضوع خودشان فکر کنند) دوم مشورت کنید ( با مشاورین و خانواده ها و معلمان تربیتی و عالم دینی مشورت کنید) و سوم توکل به خدا داشته باشید( همه امور عالم دست خداوند است) پس جوانان با فکر ، مشورت و توکل می توانند یک زندگی سالم و خوبی داشته باشند.

 بهرامی: توانایی این را داشته باشیم که هم درسهایی مرئی ( آموزشهایی که داریم، آموزش و پرورش) و هم درسهایی نامرئی مان ( مثلا اینکه اگر دختر به سن بلوغ می رسد برای اینکه بگوید وجود دارد باید یک دوست پسر داشته باشد و پسر هم برای اینکه بگویند که یک مرد هستند باید چند دوست دختر داشته باشند) که این درسهای نامرئی را از اطرافیان می گیرند و از سریالهای تلویزیونی می گیرند که این مسائل افتخار هم شده است را همسو کنیم. امیدوارم روزی برسد که درسهای مرئی و نامرئی همه یک سو باشند و دختر و پسر ما زیر یک سقف به آرامش برسند.


ارسال شده در توسط محسن صانعی
   1   2      >